بهرام حیدری نویسندهی بختیاری ایرانی است. او از نویسندگان نوگرای دهههای
۱۳۵۰ و ۱۳۶۰ است و به همراه نویسندگان دیگری از جمله عدنان غریفی ناصر
تقوایی، احمد محمود، احمد آقایی، منصور خاکسار، پرویز مسجدی، حسین رحمت،
علی گلزاده، مسعود میناوی، ناصر مؤذن، محمد ایوبی، پرویز زاهدی و نسیم
خاکسار از شکلدهندگان داستاننویسی جنوب است.
بدون شک، بهرام حیدری را باید یکی از معدود نویسندگان آوانگارد در زمینهی
ادبیات روستایی–اقلیمی ایران به حساب آورد. یکی از نسل کمیاب و گمشده، که
همواره ناشناس و گمنام باقی ماند و به خاطر خاستگاه طبقاتی و ذهنیت خاص و
بیپروایِ خویش که خیلیها را خوش نمیآمد، نتوانست در اذهان و قلوب بسیاری
از روشنفکران آن زمان، راهی بیابد. حتی در زمانی که کتاب «لالی» وی به
همراه کتاب «نان و گل» نسیم خاکسار به عنوان بهترین مجموعه داستانهای سال
۱۳۵۸ شناخته شدند، او هنوز گمنام بود و شاید جامعهی ادبی آن زمان، به خاطر
نثر و فضاهای داستانیاش، نتوانست او را تاب بیاورد و به خاطر بسپارد.
وی بسیاری از سالهای عمر خود را به عنوان سرباز سپاهی دانش و معلم در
روستاهای فراموششدهی جنوب سپری کرد و بعد از انقلاب فرهنگی و پاکسازی در
آموزش و پرورش برای امرار معاش جلای وطن کرد.
بهرام حیدری، بطور رسمی با کتاب «بهخدا که میکُشم هرکس که کُشتم» که در
سال ۱۳۵۶ چاپ شد، پابه عرصهی ادبی ایران گذاشت. در سال ۱۳۵۸ کتاب
«زندهپاها و مردهپاها» و در همان سال مجموعه داستانهای کوتاه «لالی» را
به چاپ سپرد. هر چند او پیشترها، نزدیک به بیست سال، در نشریات ادبی آن
زمان بسیاری از داستانهایش را چاپ کرده بود، اما هرگز بسیاری از آنها در
کتابی نیامد و به روایت بسیاری از نزدیکانش، او کتابهای دیگری به نام
«شناسنامهی باطلشده» و «شیر شتر، خون کفتار» داشته است که در حملهی
ساواک به خانهاش، مفقود شده و از بین رفته است.